نمی خواهم ازدواج کنم، اشکال داره؟ این سوالی است که از نگارنده به عنوان مشاور خانواده و ازدواج به کرات پرسیده می شود. دلایلی که برای ازدواج نکردن طرح و تکرار می شود گاهی به ظاهر بسیار معقول و منطقی بنظر می رسند.
بطور مثال: والدینم ازدواج موفقی نداشته اند برادر و خواهرم هر دو بعد از ازدواج در گردابی سیاه و تلخ و گزنده گرفتار شده و همیشه با هم دعوا و درگیری دارند. دوستانم در دوران مجردی بسیار شاداب و پرانرژی بودند اما از زمانی که ازدواج کرده اند همچون پرنده های پرو بال شکسته فرسوده و افسرده شده اند. ازدواج مانع بزرگی در مسیر استراحت تفریح و آزادی است. کار و کسب و خانه و هزینه زندگی سنگ های بزرگی است که بعد از ازدواج به پای ما (آقایان) بسته می شود. مگر بیکاریم که با ازدواج برای خود آقا بالا سر بیاوریم.